جدول جو
جدول جو

معنی پرک کردن - جستجوی لغت در جدول جو

پرک کردن
(وُ)
در لهجۀ طبری، لاک پشت. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پرچ کردن
تصویر پرچ کردن
کوبیدن و پهن کردن سر میخ که از یک طرف تخته یا چیز دیگر بیرون آمده باشد، پرچیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پرت کردن
تصویر پرت کردن
دور افکندن، انداختن کسی یا چیزی از بالا به پایین یا از جایی به جای دیگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پاک کردن
تصویر پاک کردن
پاکیزه ساختن از آلودگی و پلیدی، پاکیزه کردن، شستن چیزی و چرک آن را گرفتن، صاف کردن، خالص کردن، آشغال و نخالۀ چیزی از قبیل گندم یا جو و امثال آن ها را جدا کردن، ستردن، زدودن، محو کردن چیزی از روی چیزی دیگر، پاکیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پرت کردن
تصویر پرت کردن
حواس کسی را مختلط کردن
فرهنگ لغت هوشیار
گرداگرد گرفتن حلقه زدن دور کردن چنبر زدن دایره بستن پره کردن پره کشیدن پره داشتن پره بستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پشک کردن
تصویر پشک کردن
پشک کردن موی. مجعد کردن تجعید (تاج المصادر)
فرهنگ لغت هوشیار
فرو بردن میخ در چیزی و سر آنرا با چکش و مانند آن کوبیدن و پهن کردن محکم کردن چیزی در چیزی مانند میخی که در تخته زنند و دنباله آنرا از جانب دیگر خم دهند و محکم کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترک کردن
تصویر ترک کردن
هیلیدن وا گذاشتنرها کردن ول کردن دست کشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
محو کردن، زدودن -1 با دست یا با زبان یا آلتی چیزی را از چیزی بردن چنانکه مرکب را از کاغذ و کلمه را از نامه و مانند آن زدودن ستردن محو کردن، خالی کردن تهی کردن، نظیف کردن تزکیه تنقیح، روفتن تمیز کردن نظیف کردن، نمازی کردن پاک کردن از پلیدی طاهر کردن استنجاء، صاف کردن خالص کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پارک کردن
تصویر پارک کردن
متوقف کردن اتومبیل و دیگر وسایل نقلیه در محل معین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درک کردن
تصویر درک کردن
دریافتن، فهمیدن
فرهنگ لغت هوشیار
((پَ. کَ دَ))
فرو کردن میخ در چیزی و پهن کردن سر یا ته آن بوسیله ضربات چکش به منظور محکم کردن آن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پرت کردن
تصویر پرت کردن
((پَ کَ دَ))
دور انداختن، فکر کسی را منحرف کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ترک کردن
تصویر ترک کردن
((تَ. کَ دَ))
واگذاشتن، رها کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از درک کردن
تصویر درک کردن
پی بردن، دریافتن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ترک کردن
تصویر ترک کردن
Depart, Desert, Forsake, Leave, Quit, Vacate
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از درک کردن
تصویر درک کردن
Apprehend, Fathom, Perceive, Realize
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پارک کردن
تصویر پارک کردن
Moor, Park
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پرش کردن
تصویر پرش کردن
Buck, Jump
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پاک کردن
تصویر پاک کردن
Clean, Clear, Efface, Purify, Scrub, Wipe
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پرش کردن
تصویر پرش کردن
прыгать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ترک کردن
تصویر ترک کردن
покидать , дезертировать , бросить
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پاک کردن
تصویر پاک کردن
очищать , прояснять , стирать , мыть , вытирать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پارک کردن
تصویر پارک کردن
пришвартовать , парковать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از درک کردن
تصویر درک کردن
понять , понимать , воспринимать , осознавать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پرش کردن
تصویر پرش کردن
springen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پاک کردن
تصویر پاک کردن
reinigen, klären, löschen, schrubben, abwischen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پارک کردن
تصویر پارک کردن
anlegen, parken
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ترک کردن
تصویر ترک کردن
abfahren, verlassen, aufhören
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از درک کردن
تصویر درک کردن
erfassen, begreifen, wahrnehmen, verwirklichen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پرش کردن
تصویر پرش کردن
стрибати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از پاک کردن
تصویر پاک کردن
чистити , уточнювати , стерти , очищати , витирати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از پارک کردن
تصویر پارک کردن
пришвартувати , паркувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ترک کردن
تصویر ترک کردن
покидати , залишати , кинути , покинути
دیکشنری فارسی به اوکراینی